بهترین روش برای اینکه یک خواننده خوب بشویم چیست ؟
بهترین روش برای اینکه یک خواننده خوب بشویم چیست ؟
امروزه بسیاری از مربیان خوانندگی ، استودیوها ، آهنگسازان و تنظیم کننده ها و دیگرعوامل تولید اثر ادعای حرفه ای بودن دارند، اما به راستی معیار حرفه ای بودن چیست ؟ و چگونه میتوان آن را سنجید؟
اگر پاسخ فردی منفی است و معیارها را نمیداند پس چگونه میتواند در این عرصه موفق باشد! در هر روز هزاران آهنگ تولید میگردد با بر باد رفتن هزاران آرزو ، که اگر حداقل از مشورت حقیقت گویان این امر ( که بسیار اندک هستند ) استفاده می کردند شاید تولیدات در کشور به هفته ای یک آلبوم هم نمیرسید! چون الباقی همه محکوم به شکست است. برای تولید آهنگ و آلبوم خود به هیچ وجه عجله نکنید. احتمال موفقیت افرادی که تجارب لازم را ندارند به قدری پایین است که اگر آمارش را بدانید … !!!
برایم همیشه یک نکته تعجب بر انگیز بود و آنکه فردی که حاضر است برای آلبومش ملیونها هزینه و بسیار وقت صرف کند کمتر می شود برای یادگیری حتی یک پنجم و یک دهم آن را هزینه و وقت بگذارد. افرادی را می بینم که هر چند وقت یک بار به هر روشی که شده مبلغی را گرد می آورند و یک آهنگ می خوانند ، و سالهاست به این روش خود ادامه می دهند ، و هر بار هیچ تجربه ای از مرتبه قبل به دست نیاورده و راه را همچنان اشتباه می پیمایند! و البته دروغهایی که می شنوند و وعده های کذبی که برخی در لباس آهنگساز و تنظیم کننده و استدیو به آنها می دهند هم بسیار موثر است. اگر به آنها بصورت صوری و کذب بگویند آلبوم و یا آهنگت این مقدار هزینه و وقت می خواهد، بیشتر از آن را نیز پرداخته و تحمل می کنند اما برای تحقیق ، تمرین و یادگیری حوصله ندارند ، بودجه ندارند ! و وقتی علم و تجربه را فردی دست کم انگارد نتیجه چه می شود ؟!
بنده بسیار با افرادی برخورد نموده ام که تشنه بیرون دادن ترک صوتی و آلبوم بوده اند و حاضر بودند هزینه نمایند ،اما وقتی راه آموزش و یادگیری را جلوی پایشان می گذاشتم به هر عنوان شانه خالی می نمودند ، و نکته آنکه می رفتند و با شخصی دیگر که در لباس آهنگساز بود وارد قرارداد می شدند و دیر یا زود می شد که خبر شکستشان را یا از خودشان یا از معرفشان می شنیدم . البته اگر می پذیرفتند که شکست خورده اند و اشتباه نموده اند ! چون عده ای نیز این پذیرش را نداشتند . در هر صورت اگر هم خود معترف به اشتباه نبودند آهنگی که بعدها برایم می آوردند و می شنیدم نیاز به آن نداشت که کسی بگوید شکست خورده اند ! نتیجه واضح بود ! جالب است که آنها می دیدند که بنده یکی از پیشرفته ترین و حرفه ای ترین استدیوها را دارم و بهتر از هر کسی می توانستم وارد قرارداد با آنها شوم . اما آنها نیاز به وعده های دروغین برخی دیگر داشتند و تشنه شنیدن یکی از این وعده ها بودند ! و عقلانیت ، تجربه ، یادگیری و علم آموزی را کمتر بهایی نمی نهادند .
بسیار زیبا