معرفی دو تمرین دیگر برای افزایش حجم صدای خواننده
معرفی دو تمرین دیگر برای افزایش حجم صدای خواننده
چند نکته در خصوص رعایت بهداشت حنجره
بر اساس نتایج تحقیقات اخیر دانشمندان بلند خندیدن بصورت قهقهه موجب ضخیم شدن و آسیب تارهای صوتی شده و هماهنگی لازم برای تولید یک صوت مطلوب را مخدوش می کند.
زیرا هنگام قهقهه از نیروی عضلانی برای تولید صوت استفاده بیش از حد می شود که این عمل به قسمت های اصلی تولید صوت یعنی تارهای صوتی آسیب می رساند و فشار زیاد وارده به عضلات حنجره سبب پر خونی و تورم بافتهای مختلف حنجره می شود که در صورت مزمن شدن این التهابات ،عضلات حنجره به تدریج کارایی خود را از دست می دهند.
همچنین صدا سازی های پر فشار و نادرست که بدون نظارت استاد انجام پذیرد و صحبت در مکانهای شلوغ و پر سر و صدا، تقلید صدای دیگران، سرفه های شدید، صاف کردن گلو بطور عادتی و مکرر درهنگام صحبت کردن و بالاخره جیغ زدن و فریاد کشیدن به ویژه در کودکان از جمله عادتهای نادرست صوتی هستند که بتدریج سبب خواهند شد تغییراتی در حنجره ایجاد شده و سبب ضخیم شدن تارهای صوتی و نیز پیدایش ندول یا همان برامدگی های دانه مانند روی یک و یا هر دو تار صوتی می شود که پیامد منفی آن تغییرات شدید در کیفیت صوت است .
از مشاغل خطر ساز برای تارهای صوتی میتوان مشاغلی از جمله معلمی ،اپراتوری تلفن و مجریان برنامه های رادیو و تلویزیون را به عنوان مشاغل پر خطر برای بروز آسیب و ایجاد ندول روی تارهای صوتی بر شمرد که توصیه می شود اشخاص در معرض خطر باید از مصرف الکل و استعمال دخانیات به شدت اجتناب کنند و درمحیط های شلوغ و پر سر و صدا صحبت نکنند و از صاف کردن گلو به طور مکرر و عادتی بپرهیزند .
همچنین این افراد باید با کم کردن سرعت گفتار و استفاده از مکث های بیشتر درحین سخن گفتن به تارهای صوتی خود استراحت بدهند و در حالت های هیجانی از فریاد کردن و جیغ زدن اجتناب کنند .
استفاده کمتر از مواد غذایی محرک مانند ترشی ها و ادویه ها و نیز بلند کردن اشیا سنگین از جمله مواردی هستند که باید از سوی خوانندگان آواز مورد توجه ویژه قرار گیرد این اشخاص باید از طولانی شدن بیماریهای خاص مثل سرماخوردگی، عفونت دستگاه تنفسی مانند بینی، حلق و حنجره جلوگیری و به موقع به درمان آن اقدام کنند .
برخی درمان های دارویی می تواند از طریق خشک کردن غشای مخاطی تارهای صوتی، یا تولید رطوبت زیاد در این تارها، روی صدا تاثیر بگذارد. برخی داروها نیز باعث گرفتگی صدا بدلیل عفونت های تخمیری می شوند.از این قبیل داروها می توان از داروهای ضد افسردگی، قرص های ضد بارداری، داروهای آلرژی و آسم، داروهای ادرار آور، داروهای ضد فشارخون و داروهای ضد احتقانهای بینی نام برد که همگی می توانند باعث غلیظ ترشحات بدن گردند. در این حالت ممکن است بیمار در حین صحبت کردن، مجبور به استفاده نامناسب و توأم با فشار از حنجره شود که در صورت تکرار قادر به ایجاد ضایعات ماندگار روی تارهای صوتی است
در فصل سرما بهترین اقدام برای سلامتی حنجره، گرم نگه داشتن آن است.
از صدای خود بیش از اندازه کار نکشید. در هنگام گرفتگی صدا از خواندن و صحبت کردن بپرهیزید.
از صحبت کردن و آوازخواندن در محیط های پر سر و صدا خودداری کنید تا زیاد به حنجره شما فشار وارد نشود. صحبت کردن های طولانی مدت و در دراز مدت می تواند زمینه ساز ایجاد آسیب های جدی در تارهای صوتی و تغییر صدای فرد شود.
بین فواصل اجرا استراحت کنید. خصوصا اگر زیاد با حنجره خود کار کرده اید خواب تجویز مناسبی است برای افرادی که تمرینات سنگین دارند خواب موثر ولی برای افرادی که تمرین کمی دارند خواب باعث افت بیشتر صدای آنها می شود. لذا در صورت تمرین نداشتن بهتر است چند ساعت قبل از اجرا بیدار ماند تا لااقل حنجره با حرف زدن کمی گرم شود.
قرار داشتن حنجره در معرض تحریک کننده های محیطی، یک عامل شناخته شده در کارکرد بد صدااست.دود، خشکی، آلودگی ها و ذرات آلرژی زا ممکن است باعث گرفتگی صدا، گلو صاف کردن های پی در پی و خستگی صدا شوند.
غذاهای تند و ادویه دار بسیار کم مصرف کنید، زیرا اینگونه غذاها باعث حرکت اسید معده به مری و گلو می شوند.
از مصرف مواد غذایی خلط آور مثل محصولات لبنی، بخصوص در ساعات قبل از خواندن پرهیز کنید.
مصرف زیاد حبوبات، میوه جات و سبزی ها را در برنامه غذایی خود منظور کنید. این مواد غذایی علاوه بر اینکه محتوی ویتامین C، A وE هستند ، همچنین غشای مخاطی گلو را پایدار نگه می دارند.
الکل غشای مخاطی گلو را تحریک و به تارهای صوتی آسیب می رساند.
#چند نکته در خصوص رعایت بهداشت حنجره #آموزش_خوانندگی #آموزش_سلفژ #
خوب نفس کشیدن در یک جمله یعنی تنفس از راه بینی . هرکسی میتونه بخونه و همه هم گاه و بی گاه و خواه و ناخواه برای خودشون می خونند اما ما میخوایم حرفه ای بخونیم و طوری بخونیم که دیگران لذت ببرند – برای اینکه دیگران از صدای شما لذت ببرند تنها داشتن جنس صدای خوب کافی نیست – بلکه اگر با تکنیک بخونید میتونه مخاطب رو جذب کنه – ما توی همین ایران خیلی اساتیدآواز رو داریم که رنگ صدای خوبی ندارند اما واقعاً حرفه ای میخونند و آدم رو مجذوب میکنن – پس نگران جنس و رنگ صداتون نباشید چراکه صداقابل ارتقا هست و جنس صدای شما میتونه از یه جنس بد به یه جنس خوب ارتقا پیدا کنه
– به قول یکی از دوستان صدا اکتسابی هست.حالا بعضیها ازاول جنس صدای خوبی دارند – اما آیا تنها صدای قشنگمیتونه باعث زیبایی بشه؟
یعنی بدون تکنیک هم پیشرفت ممکنه؟ البته ممکن هست اما پیشرفت خوبه که در قالب تخصص باشه . پس خودتون رو ارتقا بدین و امیدوار باشین به اینکه جنس صداتون خوب میشه – آموختن تکنیک هم فراموش نشه . اما قبل از وارد شدن به مبحث اصلی باید خدمت یکسری دوستان عرض کنم که توانایی شما در اجرای صداهای زیر و بم قابل ارتقا هست . اما عزیزان سوال کردن که آیا میشه صدا رو از زیر به بم و یا از بم به زیرتبدیل کرد و یا خیلی ها از بازه ی صوتیشو
ناراضی بودن که باید خدمت تمام این عزیزان عرض کنم که بازه ی صوتی شما قبل از تمرین مکررآواز کمی ضعیف وکم هست اما اگه خوب و اصولی تمرین کنید مسلماً بازه ی صوتی تون افزایش پیدا میکنه چه در صداهای زیر و چه در صداهای بم و اینکه میفرمایید صدا رو میشه تغییر داد چیز درستی نیست بلکه اگه شما صداتون زیر باشه خیلی جاها میتونه بهتون کمک کنه و حالا شما صدای زیر رو دارید و باید برای کسب صداهای بم نیز تلاش کنید تا بهش برسید و هردو رو داشته باشین و حتماً به خاطربسپارید که صدا قابل رشده.
خب و حالا بحث اصلی – چگونه بخونیم ؟
خوندن حرفه ای یک سری اصول کاربردی ، مهم اما ساده داره که با دونستن اون اصول و تمرین بر طبق اون اصول شما میتونید تمرینات آواز رو انجام بدین – بعبارتی تمرین های آوازی که میدم رو باید بر طبق این اصولی که الان عرض میکنم اجرا کنید – در جواب یکی از دوستان که پرسیدن تمرینات اصلی رو کی میزارین باید بگم تو این جلسه فقط این اصول خوندن رو میگم و از هفته های بعد تمرینات رو میدم که شما باید مبتنی بر این قواعد اونا رو اجرا
کنید .
اما درست خواندن :
اولین نکته در درست خوندن اینه که از راه بینی نفس بکشی و به این امر عادت کنی ، حالا برایخوندن آماده بشین، خوندن دو حالت داره یا ایستاده و یا نشسته . که این حالت برای اجراهای استودیویی هست و در اجراهای ظبط موسیقی که زنده نیستن باید از حرکت اضافی پرهیز کرد و حتی برای تمریناتتون هم حرکت اضافی نداشته باشین . باستید – طوری که احساس راحتی کنید – خیلی خوب و ریلکس و عادی باستید واصلاً ژست رسمی نگیرید.به هیچ
کدوم از اندامتون فشار نیارید و نکته ی مهم اینه که برخلاف تصور برخی دوستان که میگن باید شکمتون رو بدین به طرف داخلاین اصلاً کار درستی نیست و شما باید حتی اگر کمربندی دارین که به شکمتون فشار میاره اون رو باز کنید
– یعنی به هیچ کدوم از اندامتون به خصوص شکم فشار نیارین
حالت سروگردن در روش ایستاده :
به سمت مقابل نگاه کنید و سرتون رو بیش از حد بالا نیارین و بیش از حد هم پایین نیارین – یعنی سر خیلی راحت به طرف مقابل نگاه کنه . و همینطور سر رو به طرف چپ و راست هم نچرخونید و فقط صاف نگه دارین . دقت کنید – اگه سرتون رو به هر طرفی (بالا-پایین-چپ و یا راست) بچرخونید صداتون به مقدار قابل توجهی تغییر میکنه – امتحان کنید ! پس متوجه شدین که چطوری باستید . حالت نشسته : تمام نکاتی که در حالت ایستاده بود رو رعایت میکنیم – یعنی راحت بودن وفشار نیاوردن به اندام ها به خصوص شکم و همینطور سر و گردنتون رو به طوریکه در حالت ایستاده گفتم ، نگه دارید . اما توی حالت خواندننشسته یه نکته هست و اونم اینه که باید روی صندلی بشینید و ستون فقراتتون زیاد قوس بر نداره – یعنی راحت بگم که رو صندلی لم ندین – راحت باشین اما خودتون رو ولو نکنید ! و پاها تون رو روی پایه هایی که زیر اکثر صندلیهاست قرار ندین چرا که که اگر پاهاتون رو به طرف صندلی بیارین در
اصل همین پاها به شکمتون فشارمیاره.یعنی شما باید پاهاتون رو از صندلی جدا کنید و بزارین روی زمین وطوری نباشه که شکم با پاهاتون زاویه ی 09 درجه بسازه – بلکه شکم باید باپاهاتون زاویه ی باز بسازه و پا نباید به شکم فشار بیاره . این دو حالت – استاندارد های نشستن و یا ایستادن در خواندن بودن .
#studioavaz #استودیو_آواز #آموزش_سلفژ #آموزش_خوانندگی
واقعا تا حالا به این فکر کردهاید که موسیقی کلاسیک چیست؟
واقعا وقتی از موسیقی کلاسیک حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟
حتما در بین دوستان و آشنایانتون تا حالا افرادی را دیدید که تا بحث از موسیقی میشود، سرشان را بالا میگیرند و با حالتی پر از غرور میگویند من که فقط موسیقی کلاسیک گوش میدم! لطفا دفعهی بعدی که این نوع دوستانتان را دیدید ازشان بپرسید، موسیقی کلاسیک دقیقا یعنی چی؟
تا حالا با خودتان فکر کردید که ما واقعا به چه موسیقی کلاسیک میگوییم؟
بله اگه سمفونی ۵ بتهوفن را گوش بدهیم میگوییم کلاسیک است، نه به خاطر این که میدانیم سمفونی ۵ بتهوفن کلاسیک است، بلکه به خاطر این که میدانیم آثار بتهوفن همهگی جزو موسیقی کلاسیکند.
ما به دو دسته از آثار موسیقایی میگوییم کلاسیک. اولی آثاری هستند که در دورهی کلاسیک خلق شدند. دوره ای که بعد از باروک با هایدن شروع شد و یا بتهوفن تمام شد و به دورهی رمانتیک رسید و از حدود سال های ۱۷۵۰ تا ۱۸۲۰ میلادی طول کشید. ما فعلا با این موسیقی کلاسیک کاری نداریم و به موقع خودش بررسیش خواهیم کرد.
بحث امروز من بر سر معنای دوم موسیقی کلاسیک است. یعنی وقتی کسی باخ گوش میدهد ،نمیگوید من موسیقی باروک گوش میکنم، یا کسی که شوئنبرگ گوش میدهد، نمیگوید من موسیقی مدرن اکسپرسیونیستی گوش میدهم. هر دوی این افراد معتقدند موسیقی کلاسیک گوش میدهند و اعتقاد درستی هم دارند. فقط مسئله اینجاست که تعریف این موسیقی کلاسیک چیست؟
یعنی وقتی برای ما موسیقی پخش کنند و ما ندانیم که آهنگساز اثر کیست و مال چه دورهای است بر چه اساسی میگوییم موسیقی کلاسیک هست یا نه؟
خیلی ها معتقدند که موسیقی کلاسیک، موسیقی خوب است، و معمولا به بتهوفن، واگنر و خیلی بزرگان دیگر از این قبیل اشاره میکنند. اما آیا موسیقی سنتی ایرانی موسیقی بدی است؟ یا حتی موسیقی جز؟ از طرف دیگر تمام آثار کلاسیک آثار خوب و فاخری نیستند و میشود پیدا کرد موسیقی های کلاسیکی که نه زیبا باشند نه هارمونی پیچیده ای داشته باشند و نه هیچ جوره بشود آنها را موسیقی خوب لقب داد.
بعضی افراد معتقدند موسیقی کلاسیک موسیقی جدی است. موسیقی گروه راکی مثل پینک فلوید شوخی است؟ آیا موسیقی جنگ قبایل بدوی در هنگام نبرد یا قبل از نبرد خیلی جدی تر از سمفونی های موتزارت نیستند؟
بعضی افراد معتقدند موسیقی کلاسیک موسیقی سطح بالایی است که فقط افراد تحصیل کرده و خیلی با شعور آن را میفهمند و گوش میدهند. دلیل رد این ادعا هم همان دوستانی هستند که در ابتدا در موردشان صحبت کردم. برای مثال در سمفونی های چایکوفسکی بیش از ۱۰۰ ساز همنوازی می کنند. فردی که تحصیلات موسیقی ندارد و گوش تربیت شده ای ندارد چطور میتواند تمام صد ساز که حداقل ۵ خط ملودیک و ریتمیک را به طور هم زمان اجرا میکنند بشنود و متوجه شود که روند هارمونیکی که در این موسیقی هست بسیار پیچیدهتر از موسیقیهای دیگر است. حتی اگر این فرد دکترای فیزیک اتمی داشته باشد و حتی اگر پارتیتور قطعه جلوی رویش باشد، از آن جا که علم هارمونی را بلد نیست؛ بر چه اساسی میتواند یک قطعه ی کلاسیک را برتر از یک قطعهی پاپ بداند؟ و بدتر از آن بر چه اساسی میتواند موسیقی هایدن را با مالر مقایسه کند و یکی را برتر از دیگری بداند؟ بگذارید نظر خودم را برایتان بگویم که گوش کردن به موسیقی کلاسیک هیچ کلاسی ندارد و هیچ ربطی به میزان سواد و درک و شعور شما. من به موسیقی گوش میدهم که می پسندم، نه به موسیقی که فکر میکنم کسی با تحصیلات من مجبور است بپسندد.
افراد دیگری موسیقی کلاسیک رو موسیقی هنری می نامند. باید برگردیم سر اینکه تعریف از موسیقی هنری چیست؟ اگر منظور موسیقی برتر است که جوابش را در خطوط بالایی دادیم، اگر منظور موسیقی است که خلاقیت در آن به کار رفته باشد، خوب مگر موسیقی گروه بیتلها خالی از خلاقیت است؟
دستهی دیگری هم موسیقی کلاسیک را موسیقی ارکستری میدانند. راه دور نمیروم و از متالیکا یا پینک فلوید مثال نمیزنم. چند وقت پیش خانهی برادرم بودم و ماهواره روشن بود که یک دفعه دیدم یک گروه ارکستر سمفونیک قطعهای را مینوازند و بعد آقایی شروع به خواندن کرد و نهایتا اسم آقا را انتهای قطعه نوشت، شاهکار بینش پژوه. همه میدانیم که آن قطعه پاپ است و در عین حال ارکسترال. از طرف دیگر، همه میدانیم نوکتورن های شوپن فقط با یک پیانو اجرا میشوند و در عین حال کلاسیک هم هستند.
پس نهایتا باید تعریفی درست از موسیقی کلاسیک ارائه بدهیم. لئونارد برنشتاین در تعریف موسیقی کلاسیک گفته است:«به موسیقی کلاسیک میگوییم که دقیق باشد.»
مراقبت از اصل صدا
گام نخست برای صدا سازی یک آواز خوان چنین است که آنچه را دارد از دست ندهد.چه بسا تمارینی که آواز خوان گمان میبرد باعث پیشرفت وی میشود ولیکن در حقیقت موجب آسیب حنجره و توانایی های او هستند.پس اولین قدم نگهداری از اصل صداست.
تاثیر هوا
آواز خوان نباید هوا را نادیده بگیرد.آواز خوانی در هواهای بسیار خشک و گرم و در هواهای سرد بسیار مضر است و تا مدتی بر صدا تاثیر خواهد گذاشت.البته در صورتی که آواز صحیح خوانده شود ولیکن اگر آواز همرا جیغ کشیدن و دیگر موارد آسیب رسان باشد بعید نیست که تاثیر مخرب و مزمن ایجاد کند.
داد و فریاد
از تمامی این موراد مخرب تر و اسیب رسان تر داد و فریاد است که اثرش معمولا چند ساعت بعد در صدا به صورت گرفتگی ظاهر می شود.مثلا روز ۱۳ فروردین آنهایی که به بازی خانوادگی میپردازند و بر اثر هیجان جیغ و فریاد می زنند شب آن روز و تا چند روز بعد صدایی گرفته دارند.
چه اسیبی واضح تر از این !گاهی اوقات متاسفانه این اسیب ها مدتها به طول می انجامد.
شاید برای افراد عادی این مشکل ۲ الی ۳ رو باشد اما شخصی که خواننده هست به مراتب مخربتر است.
نکته ای در نگهداری از صدا
وقتی صدا میگیرد و یا ناتوان است در صورتی که قبلا توانایی داشته باشد سعی نکنیم با تمرین و فشار آن را به حالت قبل برگردانیم بهترین کار استراحت است و نخواندن.بسیاری از افراد جهت اسیب نرساندن به صدا آرام اواز میخوانند.آرام زمزمه کردن و یا خواندن نیز اگر معتقد باشیم که همه چیز در مغز اتفاق می افتد مضر است.
اثر مخرب مشروبات الکلی
مصرف الکل به دو جهت آسیب میرساند ،یکی از بین رفتن تمرکز در خواندن و دیگر اسیبی مزمن برای کسی که حتی مدتی قبل مصرف کرده است.الکل نظام حنجره را به هم میریزد و هیچ چیز غیر از زیان عاید آواز خوان نمیکند.
نوشیدنیهای سرد
نوشیدنی های خنک به مراتب کمتر از دود و الکل اثر مخرب دارند فقط تا جای ممکن نباید تا ساعتی قبل از خواندن مصرف شوند.همچنین سعی شود با نگهداری در دهان خورده و نه به یکباره یک تکه یخ بسیار سرد بلعیده شود ! این عمل از اسیب رسانی غذاهای بسیار سرد میکاهد.
تمرین تنفس صحیح شمارۀ 1
به پشت بخوابید و سعی کنید اعضا و عضلات بدن خود را کاملا رها کنید. رهایی کامل به زمان و تمرین مداوم و بخصوص صبر نیازمند است، این زمان را به خود بدهید و صبر مورد نیاز را بکاربندید. مطمئنا در حالت خوابیده به پشت متوجه خواهید شد که هر چه بدن روی زمین آزادتر، شل تر وگستردهترمیشود، نفس شما آرامتر وکم کم جایگاه آن از قسمت فوقانی قفسۀ سینه و شانه ها به عمق بدن تغییرمییابد. با دست یافتن به رهایی و انبساط کامل و واقعی بدن، متوجه خواهید شد که بدن خود به خود و بدون دخالت و کنترل آگاهانه قادر است عمل دم و بازدم را انجام دهد. جریانی که همیشه هنگام خواب نیز بدون دخالت انجام میپذیرد. در این مرحله شما مشاهدهگرتنفس خود هستید و نه هدایت کنندۀ آن. با تکراراین تمرین سعی کنید این روش تنفس را آگاهانه به یاد بسپارید. نتیجه گیری مهم از این تمرین این است که تنفس صحیح با آزادی و آرامش در بدن وابسته است. با تمرین این روش پی خواهید برد که هنگام دم، بخش پایینی قفسه سینه بازشده، دندهها به دلیل کش آمدن ماهیچه های بین دندهای و همچنین پشت ازهم فاصله میگیرند و قفسه سینه از پشت نیز به زمین نزدیکتر میشود و شکم کمی بزرگ میشود. همان گونه که اشاره شد، بزرگ شدن شکم به این دلیل است که پرده دیافراگم که هنگام بازدم گنبدی شکل است هنگام دم به پایین حرکت کرده و ارگانهای داخل شکم را به پهلوها و جلو، یعنی دیوارۀ شکم فشار میدهد. درک مفهوم واژۀ “فشار” که در اینجا بکار برده شده است بسیار ضروری و حساس است. منظور از آن فشار طبیعی و بنیادی است و نه فشاری که به عمد تشدید شده باشد. هنگام این تمرین در حالت خوابیده هنگام دم به فراخ شدن قسمت پایینی قفسۀ سینه بخصوص در ناحیۀ پشت توجه کنید. در حالت ایده آل این فراخی در تمام جهات قفسۀ سینه انجام میگیرد،هم درجلوی قفسۀ سینه وهم درپهلوها و پشت. بازدم بایستی تنها با کمک جمع شدن قفسۀ سینه و بازگشت ماهیچههای بین دنده ها و دیافراگم به حالت اصلی خود و بدون دخالت و تلاش صورت گیرد.
قدم بعدی بکارگیری این روش تنفس در حالت نشسته و ایستاده است. رسیدن به این طرزتنفس همانگونه که اشاره کردم گاهی زمان میخواهد و نیازمند صبر، آرامش درونی وتمرکز است. در حالت عصبی و متشنج، تنفس تند و سطحی انجام میپذیرد. در این حالت بدن و دستگاه تنفسی به رهایی و انبساط واقعی نخواهند رسید. روشهای بسیاری برای رها شدن relax و رسیدن به آرامش درون وجود دارد که آموختن بعضی از آنها به هنرجویان توصیه میشود.
چگونه میتوان تنفس صحیح را آموخت
قبل از پرداختن به فراگیری تنفس صحیح ابتدا بایستی مدتی بر روی تنفس خود تمرکز کنید؛ باید پی ببرید که اصولا چگونه تنفس میکنید. آیا هنگام تنفس شانههای شما بالا و پایین میرود و یا اینکه قسمت پایینی قفسۀ سینه باز و بسته و حجیم میشود و به دنبال آن شکم هنگام دم کمی به جلو و هنگام بازدم به جایگاه خود بازمیگردد. روش نفس کشیدن شما در حالتهای خوابیده به پشت، نشسته و یا ایستاده چگونه است.
پس از آشنایی با روش تنفس خود میتوانید از تمرین های زیر برای اصلاح کردن و یا تقویت آن استفاده کنید.
( برای دیدن تمرین ها رو آن کلیک کنید )
تمرین تنفس صحیح شمارۀ 2
تمرین تنفس صحیح شمارۀ 3
تمرین تنفس صحیح شمارۀ 4
چگونگی ایجاد صوت ( آموزش خوانندگی )
صوت از ارتعاش دو تیغه ی نازک به نام «تارهای صوتی» که در حنجره قرار دارند به وجود می اید. حنجره در عقب زبان و در بخش فوقانی نای قرار دارد. وقتی ماهیچه های تارهای صوتی که حالت ارتجاعی دارند، کشیده می شوند، شکاف باریکی بین آنها ایجاد می شود که با عبور هوای بازدم از این شکاف، تارهای صوتی به ارتعاش در می ایند. این ارتعاش، هوای داخل حلق، شش ها، دهان و حفره های بینی را نیز مرتعش می کند و بدین ترتیب صوت ایجاد می شود.
نقش مکانیسم تنفسی در تولید صدا
مکانیسم تنفسی موجب بروز دو نوع جریان هوا می شود: 1. جریان هوای دم 2. جریان هوای بازدم. در بیشتر زبان های دنیا از جمله زبان فارسی از نوع دوم یعنی از جریان هوای بازدم استفاده می شود.
اندام های صوتی که نقش تولید آواهای صوتی را به عهده دارند عبارتند از:
الف) اندام های تنفسی ب) اندام های واک ساز ج) اندام های آواساز
الف) اندام های تنفسی:
اندام های تنفسی عبارتند از (شش ها، دیافراگم، نای، نایژه ها، نایژک ها)
1. شش ها: دو اندام اسفنجی شکل هستند که در درون قفسه ی سینه جای دارند و به وسیله ی دو نایژه به نای متصل می شوند.
2. نایژه ها: هریک به لوله های کوچک تری به نام نایژک ها تقسیم می شوند.
3. نایژک ها: در تمام شش ها پراکنده شده اند.
4. پرده ی دیافراگم: در قسمت زیرین شش ها یک پرده ی ماهیچه ای وجود دارد که قفسه ی سینه را از شکم جدا می کند. این پرده به شکل یک قوس است که در هنگام انقباض قسمت بیرونی آن به طرف بالا می رود و تا حدودی به شکل گنبد در می اید و باعث می شود تا حجم قفسه ی سینه کم شده، به جداره ی خارجی شش ها فشار وارد شود و هوای داخل شش ها به بیرون رانده شود. این عمل را «بازدم» می گویند. خاصیت اسفنجی باعث می شود که شش ها دوباره به حالت اول برگردند. در این هنگام فشار هوای درون شش ها کم تر از هوای بیرون است و در نتیجه هوای خارج به درون شش ها مکیده می شود. این عمل «دم» نام دارد.
5. نای: شش ها به وسیله ی دو لوله ی غضروفی به نام نایژه به نای وصل می شوند. نای خود به گلو وصل می شود. لوله های نای از حلقه های غضروفی تشکیل شده اند که به وسیله ی بافت های ماهیچه ای به یکدیگر متصل می شوند.
اندام های واک ساز
به طور کلی در حنجره واقع شده اند. در این بخش محفظه ای به نام تیروئید قرار دارد که درون آن دو پرده ی ماهیچه ای بسیار ظریف به نام تارهای صوتی قرار دارند. یک سر آنها به تیروئید وصل است و سر دیگر آنها به دو غضروف مثلثی شکل به نام «اری تی نوئید» متصل است. چرخش این دو غضروف حول قاعده ی خودشان باعث نزدیک شدن تارهای صوتی به یکدیگر یا دور شدن آنها از هم می شود و یک سری امواج صوتی تولید می کند. این امواج پس از عبور از حفره های بینی، دهان و بینی، تولید صدا(واک) می کنند.
ج) اندام های آواساز عبارتند از:
1. چاکنای 2. حفره ی حلق 3. حفره ی دهانی 4. حفره ی بینی که همگی بالای حنجره قرار دارند.
1. چاکنای: فاصله ی بین تارهای صوتی را چاکنای می گویند. 2. حفره ی حلق: دیواره های این حفره خاصیت انعطاف پذیری زیادی دارند. حلق در جلو به حفره ی دهان و حفره ی بینی مربوط می شود. دیواره ی حلق را ریشه ی زبان تشکیل می دهد. ابعاد حلق را می توان با جلو یا عقب بردن زبان، کم یا زیادتر کرد.
3. حفره ی دهان: انعطاف پذیرترین و پرکارترین بخش اندام های آواساز حفره ی دهان می باشد. حفره ی دهان از بخش های زیر تشکیل شده است: ملاز، کام، لثه، زبان، دندان ها، لب ها
ملاز: ملاز یا زبان کوچک زائده ای است نرم و گوشتی که در انتهای نرم کام قرار دارد. حرکت ملاز به سوی بالا منجر به بسته شدن راه عبور هوا از طریق حفره های بینی و اتصال دهان و حلق به یکدیگر می شوند.
کام: سقف دهان از پشت دندان های بالا تا زبان کوچک امتداد دارد. بخش پیشین آن به نام سخت کام، استخوانی و بدون حرکت است. ولی بخش پسین آن یعنی نرم کام، گوشتی و متحرک است.
لثه: پشت دندان های بالا را لثه می نامند که ناحیه ای سخت و استخوانی و تا حدودی محدب شکل است.
زبان: اندامی است نرم و گوشتی که دارای قابلیت انعطاف و تحرک فراوان است. بافت ماهیچه ای آن طوری است که به تمام جهات چرخش دارد. زبان مهم ترین عامل گویایی و تولید آواها است.
دندان ها: دندان های ردیف بالا به فک ثابت متصل می شوند. دندان های ردیف پایین به فک متحرک متصل هستند و از دندان های آواساز محسوب می شوند. تعداد دندان ها در انسان بالغ سی و دو عدد است. هشت دندان جلو را دندان های پیشین می نامند. دندان های پیشین تاجی برنده دارند. در میان آنها چهار دندان نیش که تاجشان مخروطی و تیز است قرار دارد. در فک بالا و پایین هشت دندان آسیای کوچک با تاجی پهن و سپس 12 دندان آسیای بزرگ قرار دارد.
لب ها: پس از زبان، مهم ترین اندام آواساز لب ها هستند. لب ها ساختمانی ماهیچه ای دارند. لب ها هم مانند زبان در تمام جهات حرکت می نمایند.
لب ها عامل اصلی تولید برخی از آواها به ویژه مصوت ها(اَ، اِ، اُ، آ، او، ای) هستند.
حفره ی بینی: این حفره ها در بالای حلق قرار دارند. با پایین آمدن آن، گلوگاه به حفره های بینی متصل می شود. با بالا کشیده شدن آن، راه عبور هوا از طریق حفره های بینی مسدود می گردد. اگر راه عبور هوا هنگام ارتعاش تارهای صوتی از طریق دهان مسدود باشد، هوا از حفره های بینی عبور می کند و موجب ارتعاش هوای داخل حفره های بینی می گردد. این مکانیسم کیفیت خاصی به صدا می بخشد که به آن خیشومی(غنه ای) می گویند. مانند دو صامت (م، ن)